کامیون آمریکایی دوج
بازار خودروی ایران به واسطه جایگاه استراتژیک و ارتباط تنگاتنگ با آمریکا از ابتدا یکی از بزرگترین بازارها برای خودروهای آمریکایی بود که البته این روند در سال های نخست انقلاب اسلامی به طور کامل متوقف شد.
ایران در این سالها متاسفانه یکی از نقاط پرطرفدار برای قاچاقچیان خودروهای کلاسیک بوده است.
قاچاق معکوس خودروهای کلاسیک و باارزش موجود در ایران به دلیل نبود متولی مشخص و نبود نظارت کافی و از آن مهمتر عدم وجود آگاهی از ارزش این خودروهای تاریخی، به دفعات تکرار شده است و تعدادی از خاص ترین خودروهای کلاسیک را این گونه از دست دادیم.
البته برخی با توجه به اتفاقاتی که در موزه خودروهای کلاسیک و بازسازی غیراصولی این خودروها روی داد، خروج خودروهای کلاسیک باارزش از ایران را راهکار مناسب تری برای حفظ این خودروهای باارزش می دانند.
خودروهای کلاسیک در سال های اخیر در ایران بیشتر شناخته شده است و امروز به لطف گسترش فضای مجازی و شبکه های اجتماعی افرادی که به بازسازی اصولی این خودروها مشغولند همچنین متقاضیان خرید خودروهای کلاسیک، به مراتب افزایش داشته است.
به همین دلیل هرازگاهی خودروهایی در فضای مجازی آگهی میشوند که نه تنها دارای ارزش تاریخی هستند بلکه هنوز سالم و سرحال در حال انجام کارهای سخت و حمل بارهای سنگین هستند.
از جمله این آگهیهای فروش برای خودروهای کلاسیک و قدیمی می توان به آگهی فروش دوج کوماندکار اشاره کرد که تاریخچه جالبی در ایران دارد.
پیکاپ یا کامیون دوج کوماندکار را باید یکی از اولین خودروهای مونتاژ شده در ایران بدانیم که اتفاقا نقش پررنگی در جنگ جهانی دوم ایفا کرد و پس از پایان جنگ نیز راهی جاده های اغلب خاکی و شوسه کشور شد تا ناوگان حمل و نقل کشور را شکل دهد.
تاریخچه بسیار کمی از این کامیون در ایران موجود است اما جالب ترین نکته از دوج کوماندکار همان مونتاژ این خودرو در ایران و شهر اندیمشک توسط سربازان آمریکایی است.
هر چند تاریخچه کمی از این اتفاق در ایران وجود دارد اما این مطلب که نام نویسنده آن مشخص نیست را باید مهمترین سند از مونتاژ دوج کوماندر در ایران دانست.” کارخانه مونتاژ اتومبیل (به اضافه هواپیما) در ایران کارخانه ای بود به نام «لیتل دیترویت» در اندیمشک که از اواخر سال ۱۳۲۱ بهوسیله مهندسان آمریکایی ارتش ایالاتمتحده احداث شد و وظیفه آن از صندوق بیرون آوردن و مونتاژ کردن هزاران دستگاه اتومبیل نظامی سبک آمریکایی مانند جیپ و کامیون و کماندوکار (کامانکار) بود.
چون تأسیسات این کارخانه در سال ۱۳۲۵ بهکلی برچیده و از ایران به آمریکا حمل شد، متأسفانه سوابقی از آن در آرشیوهای کشور وجود ندارد و تنها شاهد در مورد وجود این کارخانه در ایران یک حلقه فیلم نیم ساعته است که بهوسیله فیلمبرداران آمریکایی و انگلیسی تهیه شده و در آرشیو موسسه ونیز نیوز وابسته به بی.بی. سی در لندن نگهداری میشود و نویسنده در سال ۱۳۵۵ آن را در موسسه ونیر نیوز در لندن مشاهده کرده و نسخه ای از آن را برای آرشیو تلویزیون ملی سابق ایران سفارش داد که گویا خریداری و به ایران حمل شده است، اما اکنون مشخص نیست در کجا نگهداری میشود.”
لیتل دیترویت اندیمشک
در بخشی دیگر از این مطلب می خوانیم: “ریچارد. ا.استوارت، محقق نظامی آمریکایی در کتابی به نام سپیده دم در آبادان (sunrise at Abadan) که زیر عنوان «در آخرین روزهای حکومت رضاشاه» به فارسی ترجمه شده است، مینویسد: «ارتش آمریکا برای بهتر اداره کردن برنامه کمک به شوروی ” فرماندهی خلیج فارس” را تأسیس کرد و خیلی زود ۳۰ هزار سرباز و افسر لجستیکی خود را به ایران فرستاد. آمریکا تا نوامبر ۱۹۴۲ (آبان ۱۳۲۱) بیش از ۴۰۰ هزار کامیون، ۲۷ هزار هواپیما و ۲۸ هزار تانک و نفربر را از راه خلیجفارس به اتحاد جماهیر شوروی فرستاد.» و… بنابراین، شکی نیست که این رقم عظیم و باورنکردنی خودروی نظامی از راه ایران به روسیه ارسال شده است.
اما گفتنی است که بخش عظیمی از این اقلام در لیتل دیترویت، یعنی کارخانه مونتاژ خودرو و هواپیماهای آمریکایی در اندیمشک از صندوقها درآمده و سوار (مونتاژ) میشده است. تعداد زیادی از صندوقهای حاوی قطعات هواپیماهای آمریکایی که به ایران رسیده و در انبارهای بندر شاهپور (بندر امام خمینی امروز) همچنان دربسته بود. مهندسان آمریکایی، که بنا به دعوت دولت پس از شهریور ۱۳۲۰ به ایران آمده بودند، هنوز فرصت باز کردن صندوقها و سوار کردن هواپیماها را برای نیروی هوایی ایران پیدا نکرده بودند، پس از اشغال آبادان و بندر شاهپور به دست انگلیسیها، آنها نیز به لیتل دیترویت حمل و به وسیله مهندسان ارتش آمریکا آماده پرواز شدند، جیپها و کامیونهایی که در اندیمشک مونتاژ شدند، روی واگنهای باری به شمال فرستاده و در بندرشاه (ترکمن) به روسها تحویل داده میشدند. تعدادی نیز از طریق جادههای ایران که در آن زمان فقط شوسه بودند، به شمال فرستاده میشدند.”
تاریخچه کامیون کوماندکار
کامیون دوج کوماندکار موسوم به M37 در اصل ادامه تولید سری WC از محصولات موفق دوج در جنگ جهانی بود که در سال ۱۹۵۱ و در طول جنگ کره به طور گسترده توسط ارتش آمریکا مورد استفاده قرار گرفت. تولید کامیون دوج کوماندکار به طور جدی در ژانویه ۱۹۵۱ آغاز شد و تقریباً ۱۱۰۰۰ خودرو تا پایان آن سال ساخته شد. تا اواسط سال ۱۹۵۴، ۶۳۰۰۰ دستگاه از این خودرو تولید شد.
در سال ۱۹۵۸ اعمال برخی اصلاحات موجب شد تا نسخه جدیدی با کد M37B1 معرفی و تولید شود که به خدمت در سراسر جهان از جمله ارتشهای اسرائیل و یونان درآمد.
در مجموع، بین سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۶۸، حدود ۱۱۵۰۰۰ دوج M37 تولید شد. از سال ۱۹۶۸ به بعد، ارتش ایالات متحده آنها را با خانواده وسایل نقلیه M-715 جایگزین کرد.
مشخصات فنی و کاربری های مختلف
کامیون یا پیکاپ فول سایز دوج کوماندکار یک کامیون با موتور ۳.۸ لیتری شش سیلندر خطی و ۴×۴ بسیار سازگار بود که برای مصارف مختلفی مانند کامیون فرماندهی، آمبولانس و باربری در نیروهای نظامی استفاده میشد.
دوج کوماندکار پس از پایان جنگ جهانی از طریق مزایده در کشورهای مختلف از جمله آمریکا وارد عرصه خدمات غیرنظامی شد و تا امروز در جاده های کشورهای مختلف مشغول تردد است.
در ایران نیز در آن سال ها برخی از متنفذین وقت اقدام به خرید یکجای موجودی انبارهای آمریکایی کردند و این کامیون ها را با قیمت های گزاف به هموطنان خود فروختند و ازین راه ثروت زیادی به دست آوردند.
تا جایی که در نوشتاری از آن سالها آمده است:” در لیتل دیترویت بهقدری جیپ و کامیون مونتاژ میشد که تعدادی از آنها در ماههای پس از جنگ همچنان در محوطه کارخانه تلنبار شده بود. چند تن از تجار زرنگ ایران چند هزار جیپ و کامیون نو و مستعمل و انواع وسایل موجود در انبارهای اندیمشک را خریدند و به بهای گران به خریداران ایرانی فروختند و از این راه به ثروت کلانی رسیدند. بازار سیاه قطعات و لاستیک اتومبیل، در پایان جنگ هزاران نفر را به ثروتهای باورنکردنی رساند. آمریکایی، علاوه بر انبار اندیمشک، شصت انبار در مساحتی به ابعاد شش کیلومتر در شش کیلومتر در خرمشهر احداث کرده بودند. در این انبارها سه هزار کامیون، ۱۰ هزار حلقه لاستیک، ۳۰۰ دستگاه اتومبیل سواری، چهار هزار صندوق لوازم یدکی اتومبیل از هر رقم، ۵۰۰ دستگاه موتور برق، ۷۵۰ تن شکر، ۷۰۰ تن آرد گندم، هزار یخچال، سه کشتی رودخانه پیما، شش آمبولانس مجهز، میلیون قوطی کنسرو گوشت گاو و ماهی و پودر پرتقال موجود بود که شرکتی متشکل از سرمایهداران متنفذ ایرانی و مرکب از آقایان مهدی شیرازی، مهدی نمازی، مهدی باتمانقلیچ، اوالئوف، اردکانی، گرجی و…. همه اقلام آن را به مبلغ چهل میلیون تومان از سررشتهداری ارتش آمریکا خریدند و ده و یا بیست برابر در بازار سیاه فروختند. این سه هزار کامیون که بعضی از آنها کاملاً نو و استفاده نشده بود، وارد بازار ایران شد و تحولی در صنعت حمل و نقل ایران ایجاد کرد.”
به هر حال این خودرو در این سالها اتفاقات زیادی را از سرگذراند اما همچنان پای ثابت حمل بار در مسیرهای صعب العبور نظیر مزارع چای شمال کشور یا جاده های جنگلی این خطه بوده است و البته بازار خرید و فروش قطعات آن نیز همچنان داغ است هرچند که احتمالا نسخه با اصالت از دوج کوماندکار را در جاده های کشور نخواهیم دید.
بدون دیدگاه